نقد فلسفه

رد فلسفه و عرفان و شناخت بدعت ها

نقد فلسفه

رد فلسفه و عرفان و شناخت بدعت ها

نقد آیت الله جوادی آملی

وقتی درباره ی کمال دین بحثی به میان می‌آید، برخی گمان می‌کنند:

دین‌های قبلی همه ناقص و ناتمام بوده و اسلام هم پس از بیست و سه سال تبلیغ پیامبر به کمال رسیده است.

* پیامبران پیشین علیهم السلام مراحل مقدماتی تبلیغ دین را طی کرده و مرحله ی نهایی ابلاغ دین بدست پیامبر اسلام انجام شده است.

* آنان که پیش از نزول آیه‌ی اکمال دین از دنیا رفته‌اند، بهره‌ای از دین کامل نداشته‌اند.

* اصول کلّی مسائل مورد نیاز بشر تا واپسین روز دنیا توسط پیامبر ابلاغ شده و استنباط فروعات برعهده‌ی مجتهدان هر عصر است.

* همه‌ی حلال‌ها و حرام‌های الهی به صورت آشکار بیان گردیده است.

* آنچه بشر در سیر تکاملی خود بدانها نیازمند است، همه از سوی خالق هستی نازل گردیده و توسط پیامبرش ابلاغ شده است.

* ....


وقتی درباره ی کمال دین بحثی به میان می‌آید، برخی گمان می‌کنند:

دین‌های قبلی همه ناقص و ناتمام بوده و اسلام هم پس از بیست و سه سال تبلیغ پیامبر به کمال رسیده است.

* پیامبران پیشین علیهم السلام مراحل مقدماتی تبلیغ دین را طی کرده و مرحله ی نهایی ابلاغ دین بدست پیامبر اسلام انجام شده است.

* آنان که پیش از نزول آیه‌ی اکمال دین از دنیا رفته‌اند، بهره‌ای از دین کامل نداشته‌اند.

* اصول کلّی مسائل مورد نیاز بشر تا واپسین روز دنیا توسط پیامبر ابلاغ شده و استنباط فروعات برعهده‌ی مجتهدان هر عصر است.

* همه‌ی حلال‌ها و حرام‌های الهی به صورت آشکار بیان گردیده است.

* آنچه بشر در سیر تکاملی خود بدانها نیازمند است، همه از سوی خالق هستی نازل گردیده و توسط پیامبرش ابلاغ شده است.

* ....

آیا می‌دانید آیه‌ی : «و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء ... :کتابی را که بر تو فرستادیم بیانگر هر چیزی است ...» (نحل/89) در مکّه و پیش از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه نازل شده است؟

آیا می‌دانید که همه‌ی اصول و فروع و همه‌ی آنچه مورد نیاز بشر در همه‌ی اعصار می‌باشد، در قرآن و پیش از هجرت بیان شده است؟

آیا می‌دانید آیه‌ی «الیوم اکملت لکم دینکم ... :امروز دینتان را کامل کردم ...» (مائده/3) در روز غدیر و پس از ابلاغ ولایت اوصیای معصوم پیامبر علیهم الصلوة و السلام نازل شده است؟

اگر کمال دین در ابلاغ همه‌ی آنچه مورد نیاز بشر است باشد در آن صورت سزاوار بود پس از آیه‌ی: «و نزّلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء» آیه‌ی «الیوم اکملت لکم دینکم» نازل می‌شد نه پس از هجرت و نه در آخر حیات پیامبر صلی الله علیه و آله!


کمال دین در کلام خاندان وحی

حضرت باقر علیه‌السلام فرمودند: کمال دین به ولایت علی بن ابیطالب علیهما السلام بود. (1)

حضرت امیرمؤمنان علی علیه‌السلام فرمودند: خداوند دین این امّت را با ولایت من به کمال رساند و نعمتها را برایشان تمام کرد. (2)

و حضرت صادق علیه‌السلام فرمودند: خداوند اعمال بندگان را جز به شناخت (و اطاعت از ولی برگزیده)اش نمی‌پذیرد. (3)

با توجه به کلام بزرگان دین که برخاسته از علم الهی است و تردیدی در آنها راه ندارد، کمال دین هر پیامبری در معرفی ولیّ معصوم و حجّت پروردگار پس از خود می‌باشد، تا دین خدا با درگذشت رسول الهی بازیچه‌ی جاهلان و بی‌خردان و دنیاطلبان قرار نگیرد و مؤمنان خداجو به گمراهی و سرگردانی دچار نشوند.

حضرت باقر علیه‌السلام فرمودند، در حجةالوداع فرشته‌ی وحی به محضر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شرفیاب شد و عرضه داشت: خدا سلامت می‌رساند و می‌گوید: هیچ یک از انبیاء و رسولانم را قبض روح نکردم مگر پس از اکمال دینم(4)

امروز کسی دینش کامل است که با ولایت حضرت بقیةالله حجة بن الحسن العسکری علیهما‌السلام به تکالیف الهی‌اش عمل کند. امام معصومی که آنی از قرآن جدایی‌پذیر نیست و دانش کتاب خدا نزد اوست. او همان راسخ در علم و اهل ذکر می‌باشد.


قضاوت با شما

اکنون از شما دعوت می‌کنم تا با درنظر گرفتن آنچه گذشت، متن زیر را با دقّت بخوانید:

 

جوادی آملی:

«... گفته شده که خود دین، تمام نیست چون هنوز دین، تمام نشده، پیامبر رحلت کرده است. از این جهت دین خالص به دست کسی نمی‌آید، مثلا اگر وجود مبارک پیغمبر (ص) عمر طولانی‌تر پیدا می‌کرد، قرآن از این بیشتر بود و آیات و سور بیشتری نازل می‌شد، قهرا" دین کاملتر بود و چون حضرت در سن 63 سالگی رحلت کرده‌اند، مثلا" قرآن به پایان نرسیده و دین ناتمام مانده است.

این سخن هم با برهان عقلی ناتمام است و هم با دلیل نقلی. دلیل عقلی که نبوت عام را ثابت می‌کند، می‌گوید: بشر بدون وحی نمی‌شود و هر جا که بشر نیازمند است، باید وحی بیاید و نیاز او را از طریق آسمان برطرف کند، مگر اینکه آن نیاز به حدّ نصاب نرسد از آن به بعد، خود بشر بتواند از این قوانین کلی یا اجتهادی که در اختیار دارد، فروعات را استنباط کند. اصول کلی باید به حد نصاب برسد، تا بقیه که به فهم مجتهدان وابسته است میسورشان باشد بتوانند از این اصول و قواعد و مبانی آن احکام را استنباط کنند و اگر اصول به حد نصاب نرسیده بود، اگر مبانی به حدّ نصاب نرسیده بود خداوند عمر مبارک حضرت (ص) را طولانی می‌کرد. این کار خیلی آسان بود. آن خدایی که نوح را نه قرن و نیم نگه داشت، و یا او را خاتم انبیاء قرار نمی‌داد و پیغمبر دیگری می آمد برای تکمیل اصول و قواعد به جا مانده، اما هیچ کدام از آن دو نشد. معلوم می‌شود آن قوانین و اصولی که برای جوامع بشری لازم و ضروری بود، به حد نصاب رسید، و از آن به بعد، مجتهدان با استمداد از سنت قطعیه و قرآن کریم، احکام را استنباط کردند. این دلیل کلامی است. دلیل نقلی هم آیه مبارکه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی» است. ظاهر آیه این است که دین به کمال رسیده و نعمت الهی به پایان رسیده است. چیزی از این به بعد، ضروری برای جامعه نیست که لازم باشد وحی بگوید. آنچه که ضروری بود، وحی گفته است، بقیه را مجتهدان با کمک روایات می‌توانند استنباط کنند و به مردم بگویند. پس ظاهر «الیوم اکملت لکم دینکم» همان است که برهان عقلی آن را تبیین می‌کند و فتوای عقل هم همان است که با «الیوم اکملت» تایید می‌شود. نمی‌شود گفت که اگر پیغمبر زنده بود مثلا دین از این کاملتر می‌شدالبته اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم عمر طولانی پیدا می‌کرد ممکن بود لطایف دیگری، زوایای دیگری، مطالب دیگری که در حدّ نصاب ضروری دین نقش ندارد، ولی به عنوان نوافل معارف است، (نه فرایض معارف) شاگردان او یاد می‌گرفتند و استفاده می‌کردند. اما دین که نباید همه فروع را بگوید. عقل را به ما داده است که منبع غنی دین است. نقل را هم بر اساس «الیوم اکملت» داد که منبع غنی دین است. این عقل و آن نقل، دو حجت الهی و منبع دین هستند و هر چه که این دو منبع گفته، دین است. باید گفت: منبع دین، یا عقل است یا نقل. نقل، قرآن یا سنّت است و سنّت را هم با خبر واحد یا با اجماع یا با شهرت کشف می‌کنیم. (5)


چند پرسش از آقای جوادی آملی:

* جناب، شما این مفهوم: «... هر جا که بشر نیازمند است، باید وحی بیاید ... مگر این‌که آن نیاز به حدّ نصاب نرسد ...» را که کلام بدیعی است از کدام استاد بدعتگزار آموخته‌اید؟!

* استاد! حدّ نصاب گاو و شتر و طلا و ... در زکات ذکر شده، حدّ نصاب "نیاز" چقدر است؟

آیا وقتی حضرت آدم علیه‌السلام به عنوان پیامبر به روی زمین آمد، نیاز بشر به حدّ نصاب رسیده بود؟

* راستی! شما مفهوم بالا را با مفاهیم: «لو لا الحجة لساخت الارض باهلها» و «نزول همه‌ساله‌ی فرشتگان در شب قدر» چگونه با هم جمع کرده‌اید؟

* آیا آیه‌ی: «و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء» شامل فروعات نمی‌شود؟ یا نمی‌دانید که علم به کتاب خدا ندارید؟

* آیا عبارت: «چیزی از این به بعد ضروری جامعه نیست که لازم باشد وحی بگوید» با نزول فرشتگان بر حجت خدا نسبتی دارد؟

آیا عبارت: «بقیّه را مجتهدان با کمک روایات می‌توانند استنباط کنند» با هزاران هزار پرسش بی‌پاسخ مردم قابل اثبات است؟

* آیا عبارت: «نمی‌شود گفت که اگر پیغمبر زنده بود مثلا دین از این کاملتر می‌شد» با مفهوم اکمال دین در کلام معصومین علیهم‌السلام هم‌خوانی دارد؟

* آیا عبارت: «البته اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله عمر طولانی پیدا می‌کرد ممکن بود لطایف دیگری ...» گویای این نیست که شما معتقد به نقص در دین هستید ولو در نوافل معارف؟

آیا عبارت: «اما دین که نباید همه‌ی فروع را بگوید» با نص صریح قرآن: «تبیانا لکل شیء» در تعارض نیست؟

* آیا عبارت: «عقل را به ما داده است که منبع غنی دین است» گویای این نیست که شما معقولات خود را وحی مُنزَل می‌دانید؟

آیا شما در کتابی نخوانده‌اید و یا از واعظی نشنیده‌اید که آیه‌ی اکمال پس از ابلاغ ولایت پیشوایان معصوم علیهم السلام در غدیر نازل شده است؟

* آیا شما هم معتقدید قرآن منهای عترت دین کامل است؟!


به آقای جوادی آملی پیشنهاد می‌شود:

 رُک و پوست کنده بیایید لُبّ و مغز کلامتان را بیان کنید. چرا این قدر تودرتو و در لفّافه سخن می‌گویید؟ شما تا دیروز مدّعی بودید مقامات ائمه علیهم السلام جملگی قابل تعمیم است و آن بزرگواران تنها مصداق اتمّ آن مقامات هستند و در نهایت مدّعی بقیّةاللهی شدید، و اکنون در این دفاعّیه از تمامیّت دین، به طور کامل امام معصوم علیه‌السلام را از متن دین حذف کرده و فهم و درک و استنباط خودتان را راهگشای دینداران دانسته‌اید. پس یک کلام بگویید!: «دین یعنی فهم من از قرآن» و السّلام.


(1) کافی، ج1، ص 290، ح 6

(2) امالی طوسی، ص 205، ح 351

(3) بصائرالدرجات، ج 2، ص 294، ح 1464

(4) احتجاج طبرسی، ج 1، ص 133، ح 32

(5) گزاره سوم «آیت الله علامه جوادی آملی و پلورالیزم دینی»، مجله کتاب نقد، پائیز 1376، شماره 4، صص 359 و 360



با تشکر از     http://harfayebirabt.blogfa.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد